غرقه شدن در یگانگی

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید // ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خودخواهی» ثبت شده است

یک خواب عجیب

دیشب خواب عجیبی دیدم. آن را اینجا نقل می کنم. شرح و بسطش بماند برای بعد.

خواب دیدم روزنامه کیهان یک صفحه از یک شماره روزنامه کیهان متعلق به 35 سال پیش را تجدید چاپ کرده بود و آن را به قیمت هزار تومان می فروخت.

من یک برگ آن را خریدم. مطلب جالبی نظرم را جلب کرد. آن مطلب این بود:

عقیده، یک قاب (فریم یا قالب) مقدس است که آن را برمی گزینیم تا بتوانیم درون آن به گناه بپردازیم!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

قربانی عاشقان

خلاصه برخی مباحث مطروحه در جلسه چهارم سخنرانی در مسجد حضرت زینب (س) به مناسبت عید قربان

همچنان که در جلسه قبل گفته شد ما معمولا از آداب و مناسک دینی به ظاهر آن اکتفا می کنیم و برای کشف باطن آن اقدامی نمی کنیم. یکی از اعمال مهم عبادی که در مراسم حج انجام می شود عمل قربانی کردن است.

برخی افراد اعمال عبادی را صرفا به شکل تعبدی انجام می دهند. یعنی اگر از ایشان سوال شود چرا این عمل را به این صورت انجام می دهی جواب می دهند چون این عمل از نظر شرعی واجب است و ما کاری به فلسفه وجوب آن نداریم. به ما گفته اند واجب است ما هم انجام می دهیم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

کشتن مادر!

خلاصه مباحث مطرح شده در جلسه اول سخنرانی در مسجد حضرت زینب (س)

مولوی در باره نفس و خود خواهی، مثال جالبی آورده است:

آن یکی از خشم مادر را بکشت                           هم به زخم خنجر و هم زخم مشت

آن یکی گفتش که از بد گوهری                          یاد ناوردی تو حق مادری؟

گفت کاری کرد کان عار  وی است                      کشتمش کان خاک ستار وی است

متهم شد با یکی زان کشتمش                             غرق خون در خاک گور آغشتمش

گفت آن کس را بکش ای محتشم                    گفت پس هر روز مردی را کشم؟

کشتم او را رستم از خون های خلق                  نای او برم به است از نای خلق

در اینجا مولوی حرف خود را می زند:

نفس توست آن مادر بد خاصیت                       که فساد اوست در هر ناحیت

پس بکش او را که بهر آن دنی                             هر دمی قصد عزیزی می کنی

نفس کشتی باز رستی ز اعتذار                             کس ترا دشمن نماند در دیار

این مطلب بسیار  مهمی است که ما به علت خویشتن دوستی، همواره خود را بی عیب و پاک می پنداریم و دیگران را مسئول و مقصر. همین مطلب باعث دشمنی بین ما و نزدیکانمان می شود و باعث می شود در ارتباط با دیگران همواره خود را در یک جنگ تصور کنیم.

مولوی از آن رو نفس را به مادر تشبیه کرده است که مادر ، نزدیک ترین و دوست داشتنی ترین فرد از نزدیکان ماست و کشتن او به شدت برای ما ناگوار است.

به همین ترتیب ترجیح دادن حق دیگران بر خواسته های نفسانیمان بر ما سنگین و سخت می آید. ما همواره به دنبال این هستیم که حرف ما به کرسی بنشیند و خواسته های ما محقق شود. این که رضایت بدهیم به این که حرف دیگران به کرسی بنشیند و ما به خواسته هایمان نرسیم برای ما بسیار سخت و سنگین است. به همین علت با دیگران وارد جنگ می شویم.

کشتن نفس به معنی دوری از خوردن و آشامیدن و ارتباط جنسی معقول نیست. بلکه به معنی آن است که متواضعانه و فروتنانه و بدون منت و طلبکاری قانون طلائی اخلاق را گردن نهیم. قانون طلائی اخلاق این است:

آنچه را برای خود می خواهی برای دیگران نیز بخواه و آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز مخواه.

این قانون را گردن نهید و ببینید آیا دشمنی برایتان باقی خواهد ماند؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

خصوصیات جهنم

در این مقال به ذکر بعضی از خصوصیات جهنم می پردازم. البته دنبال این نباشید که از مار و اژدها و آتش صحبت کنم. از چیزهایی صحبت می کنم که هر روز با آن مواجهیم. از چهره امروزین جهنم سخن خواهم گفت. چهره فردای آن، باطن چهره امروز آن است. 

1ـ در جهنم کسی تو را راهنمایی نمی کند که در جهنم هستی. اگر هم کسی بخواهد این کار را بکند، به هر نحو ممکن کاری می کنیم که صدای او را نشنویم.

2ـ در جهنم همه چیز بر مبنای فریب و غرور بنا شده است.

3ـ در جهنم ترس و نگرانی حاکم است

4ـ در جهنم هر کس تلاش می کند خود را نجات دهد و دیگران تنها در راستای منافع او اهمیت دارند. منظور از منافع این نیست که کسی به مال یا مقام نامشروع دسترسی پیدا کند. بلکه مطلق منافع منظور است. حتی وقتی که کسی برای کسب مال حلال یا رفاه معمول تلاش می کند و از دیگران یاری می جوید، به دیگران به چشم یک ابزار نگاه می کند. اگر شخص تربیت یافته ای باشد، در این حین به حقوق دیگران تجاوز نمی کند اما اگر تربیت نایافته باشد، وقتی که چشم قانون و دیگران را دور دید، به حقوق ایشان تجاوز می کند. تنها و تنها عاشقانند که به دیگران نگاه ابزاری ندارند و محض خیر و رحمتند.

5ـ جهنم گذرگاه همه است. از مومن و کافر. صالح و فاجر. همه باید از آن عبور کنیم. خداوند در سوره مریم گفته است: هیچ کدام از شما نیست مگر آن که وارد آن می شود. هیچ استثنائی نکرده است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور