به دنبال درج مطلب «هستهء خرما را پرت نکن» برخی دوستان در باره تأثیر عملی این دیدگاه سوال پرسیده بودند که به اختصار نکاتی در ادامه می آید.

این توصیه، در همان راستایی است که مقالهء «زندگی پانتوگرافیک» آن را بیان کرده است. آنجا گفتیم که با انجام هر عملی، صرف نظر از نتیجهء بیرونی، یک نتیجهء دورنی نیز حاصل می گردد. یعنی ما، همزمان با ساختن یا خراب کردن دنیای بیرون، در حال ساختن دورن هستیم. در حال ساختن خودمان هستیم. و چیزی که دستاورد واقعی حیات ماست و آن را با خود به سرای باقی می بریم، همین خودمان است که آن را به دست خودمان ساخته ایم. مقالهء «جهنم، تالار آیینه» نیز در پی بیان این مطلب است که ما بعد از مردن مهمان خودمان هستیم.

حال با این مقدمه، باید گفت نتیجهء عملی مقالهء «هستهء خرما را پرت نکن» این نیست که ما مواد زائد را نزد خود نگه داریم. حتی ما را ملزم نمی کند که برای بازیافت یا استفادهء بهینه از این مواد اقدام کنیم. گرچه به لحاظ خیرخواهی جمعی، این کار، سازنده است اما مقاله الزام آن را بیان نمی کند. بلکه خواهان آن است که ما، در لحظهء مواجه شدن با مواد زائد، وضع روحی خود را مد نظر قرار دهیم. آیا ما مثل پادشاهان، چیزی را به دور می افکنیم و شأن خود را منزه از آن می دانیم که آن چیز در نزدیکی ما باشد یا آن که مثل صالحین، آن شیء زاید را بخشی جدا نشدنی از خلقت می دانیم و بدون آن که به خاطر بودن و حضور آن، از خدا و خلقت ناراضی باشیم، آن را به نیکوترین وجه، به سوی مقصد بازیافتش رهسپار می کنیم؟

مهم، وضع روحی ما در آن لحظه است. حضور آگاهانه در آن لحظه. مراقبه. بودن در لحظه حال.

حتی اگر برای روشن کردن سیگار خود کبریت می زنیم، در آن لحظه متوجه باشیم که این چوب کبریت کوچک، اینجا به کار من آمد. در همان لحظه و به قدر و اندازهء خودش از او قدردان باشم. پس از آن که سیگارم را روشن کردم آن چوب کبریت را در نزد خود نگه نمی دارم. اما به دیدهء حقارت هم به آن نگاه نمی کنم.

این مطلب فقط در مورد مواد زائد نیست. یک فرد مراقب، حتی اگر خشمگین باشد هیچگاه درِ اتاق یا خودرو را با غیظ و غضب به هم نمی کوبد. پس از مطالعه، کتاب را بر روی زمین رها نمی کند. اسکناس را به صورت مچاله در جیبش قرار نمی دهد و ...

مهم، نگاه ماست به آن شیء. این نگاه است که مرا می سازد و من تا ابد مهمان نگاه های خود خواهم بود.

البته کسی که واجد چنین نگاهی باشد، عملا در مواجهه با مواد زائد، سازنده ترین راه را پیدا خواهد کرد که نفع آن برای جامعهء بشری بیشتر و ضرر آن کمتر باشد. تاکید می کنم که نفع آن برای «جامعهء بشری» و نه فقط برای من. چرا که اگر «نفع من» مطرح شد باز پای منفعت طلبی در میان می آید و تقسیم جهان به جزیره ها و ...