غرقه شدن در یگانگی

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید // ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

۴ مطلب با موضوع «در باره محمد جعفر مصفا» ثبت شده است

پایان سال 91

پیش از این، حدود یکسال پیش، مطلبی را به شما هدیه کردم که به نوعی دستاورد سال 90 برای من بود. شما را به مطالعه کتب محمد جعفر مصفا توصیه کردم. این توصیه را برای چندمین بار تکرار می کنم. سال 91 نیز گرچه زمستان سختی برای من داشت، سالی بسیار نیکو و پربار بود. چرا؟ به این علت که با دو تن از روشن بینان همنشین و مأنوس بودم.

کریشنا مورتی  و  اکهارت تله (Ekhart Tolle)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

باز هم درباره مصفا

 

پیش از این در باره محمد جعفر مصفا و کتاب های او مطلبی را نگاشته بودم. بهتر است سیر مطالعه کتاب های او با کتاب «تفکر زائد» آغاز شود.

اکنون به این باور رسیده ام که هر انسانی که بخواهد از صندوق باورهای ناصواب بلکه صندوق توهمات رها شود و پهنه آسمان را ببیند، باید کتاب هایی شبیه کتب مصفا را بخواند.

بنده، آن قدر بر این مطلب مصرّم که هر گاه جوانی به خواستگاری دخترم بیاید، به جای شرط گذاری های بی پایه و ناروا از قبیل خانه و ماشین و غیره، اولین مطلبی که از او خواهم خواست و بلکه تنها شرط مهمی که با او خواهم کرد این است که اگر کتاب های مصفا را نخوانده است، بخواند و اگر خوانده باشد، او را محک خواهم زد که آیا از صندوق توهمات رها شده است یا آن که مطالعه کتاب های مصفا را هم وسیله ای برای فربه تر کردن «خود» قرار داده است.

(نمی دانم با این شرطی که گذاشته ام، برای دخترم شوهر پیدا می شود یا روی دستم خواهد ماند!)

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

والله به بار می نشیند ـ والله نتیجه می دهد

بی مقدمه خدمت همه عزیزانی که وقت خود را صرف مطالعه در زمینه عرفان و خود شناسی می کنند عرض می کنم که همواره امید و نشاط خود را حفظ کنید و اطمینان داشته باشید تلاش شما به ثمر خواهد نشست. حتماً نتیجه مطلوب عایدتان خواهد شد. 

هرگز طولانی بودن مسیر شما را به هول و هراس نیندازد. امروز که این سطور را برای شما می نویسم حدود بیست سال از زمانی که دانشجو بودم و در اوقات فراغت با دوستان خود جلسات بحث و تحقیق برپا می کردیم می گذرد.

کتاب معرفت نفس استاد حسن زاده آملی را با هم کار کردیم و پس از آن کتاب معرفت النفس استاد طاهر زاده (که ترجمه خلاصه ای از جلد 8 و 9 اسفار است) و بعد کتاب مقالات استاد محمد شجاعی و در کنار آن کتاب چهل حدیث امام خمینی و آداب الصلات و سر الصلات از ایشان.

از زمانی که دوره اول یا بیسیک بنیان را به سرپرستی دکتر فرشته میرهاشمی گذراندم حدود شش سال و از پیشرفته آن حدود چهار سال می گذرد. امیدوارم خداوند این بانوی بزرگوار و همه همکارانش را مشمول رحمت خاص خود بگرداند. در همان ایام مشغول مطالعه کتاب های دکتر وین دایر شدم و آنها را با همه کتاب های موجود در زمینه خودیاری و خودسازی متفاوت یافتم. پس از بنیان، با دوره دیگری آشنا شدم که مربی آن، سلطان تواضع بود و آنچه را می گفت به یقین دریافته بود. از سال گذشته نیز مطالعه کتب محمد جعفر مصفا را آغاز کردم که به خاطر اهمیت فوق العاده آن، مطلبی جداگانه در همین وبلاگ به او اختصاص داده ام.

اکنون که در سن چهل سالگی به سر می برم خداوند را هزاران بار شاکرم که آنچه را طالب بودم عطایم کرد و الطاف پیدا و پنهان خود را شامل حالم نمود. بیش از بیست سال از زندگی خود را بر سر این سوال گذاشتم که من کیم؟ هنوز هم ادعا نمی کنم که به پاسخ آن رسیده ام اما و هزار اما در این مدت شراب‌هایی نوشیده ام که درستی مسیر را برایم روشن کرده است و باعث شده است هرگز این بیست سال را از دست رفته نپندارم

خنک آن قمار بازی که بباخت هر چه بودش       بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

اکنون گرچه از لحاظ معیارهای دنیائی، حرفی برای گفتن ندارم اما هیچ گاه آرزو نمی کنم به جای همکاسی هایی باشم که با من شروع کردند و اکنون ثروتشان به شماره در نمی آید. در عوض آرزوی بزرگم این است که لذاتی را که خدوند به من چشاند به آن ها هم بچشاند و چشمی که روزیم کرد روزی آنها هم بکند.

فراموش نمی کنم که روزی با یکی از همکاران مربی از کلاس کامپیوتری که در یکی از روستاها برگزار می شد بر می گشتیم. در جائی از مسیر که تقریبا به ورودی شهر رسیده بودیم آن دوست عزیز پرسید بهترین نعمتی که تا کنون خداوند به تو داده است چیست؟ گفتم: چشمی برای زیبا دیدن جهان.

لابد سخن سهراب را شنیده اید که:

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است

پس ای عزیزی که این کلمات را می خوانی! بدان که تلاش در راه خود شناسی به نتایج بسیار نیکو می‌نشیند. نتایجی که احساس پرسودترین معاملات را به تو می دهد. چه چیز از این بالاتر و ارزشمند تر که وقتی به گذشته خود نگاه می کنی به خاطر وقتی که صرف این مطالعات کرده ای پشیمان نباشی و در عوض بگوئی اگر ده برابر این نیز فرصت داشتم صرف این علم شریف می کردم. چه چیز از این بهتر که حتی وقتی هیچ کس قدر کالای ارزشمند تو را نمی داند، خنکی آن را در قلب خود احساس کنی و در سایه آرامش آن زندگی کنی؟

پس بدان که والله به بار می نشیند ـ والله نتیجه می دهد. امیدوار باش و به این راه ادامه بده

بی نهایت حضرت است این بارگاه       صدر را بگذار. صدر تو ست راه

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

کتاب های محمد جعفر مصفا

محمد جعفر مصفا چند کتاب به رشته تحریر در آورده است که خوب است مطالعه آنها با کتاب «تفکر زائد» شروع شود و به دنبال آن کتاب «با پیر بلخ» و سپس «رابطه» و به دنبال آن بقیه کتب این نویسنده. 

این کتاب ها را به همگان توصیه نمی کنم.

کتاب های این نویسنده تنها برای کسانی مفید است که به جد، دنبال برون رفت از کشمکش های درونی هستند و حاضرند در این راه، از موقعیت و شخصیت موهوم و ذهن ساخته خود بگذرند و از نو متولد شوند.

اگر به دنبال یادگرفتن مطالب جدید برای خود یا برای تدریس هستید، سراغ این کتاب ها نروید.

شنیده اید که «ملا شدن چه آسون. آدم شدن چه مشکل» کتاب های این نویسنده برای آدم شدن است نه برای ملا شدن. از این رو تنها به کسانی توصیه می شود که شجاعت از خودگذشتگی را دارند.

ــــــــــــــــ

بعد از تحریر:

چند روز پیش موفق شدم کتاب های «هله» و «آگاهی» را نیز از این نویسنده مطالعه کنم. باید بگویم در تمام عمرم (که همواره قرین کتاب و مطالعه بوده است) کتبی به این خوبی نخوانده ام. اگر هم کتاب هایی بوده است که همین مقدار قابل توصیه بوده اند، به این دلیل بوده است که مطالبشان، همین مطالب بوده است.

جناب آقای مصفا، بر خلاف بسیاری از نویسندگان، تنها به ریشه پرداخته است و هر عمل اصلاحی که جنبه بتونه کاری و ماستمالیزاسیون داشته باشد را به شدت رد می کند. چرا که شخص چندین سال مشغول آن می شود و گمان می کند روزی به مقصد خواهد رسید حال آن که هر روز از صندوقی به صندوق دیگر می رود و موفق به دیدار با آسمان نخواهد شد.

گر ز صندوقی به صندوقی رود      او سمائی نیست! صندوقی بود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور