غرقه شدن در یگانگی

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید // ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «yeganegi» ثبت شده است

چسبندگی به گذشته

بیشتر ما، با چسبیدن به گذشته یا نگرانی برای آینده، امروز و حال خود را ضایع می کنیم و از آنجا که حال، یا (Present) تنها سرمایه ماست، ضایع کردن آن یعنی از دست دادن کل موهبت حیات.

این مطلب آن قدر مهم و تاثیر گذار است که چندین کتاب از نویسندگان مهم و تاثیر گذار دنیا در مورد آن موجود است. مثل لحظه های حقیقی (باربارا دی آنجلیس) و نیروی حال (اکهارت تول)

اکنون بنا ندارم به طور مفصل در این باره سخن بگویم که سخن گفتن در این مورد مجالی به اندازه یک کتاب می طلبد. تنها بنا دارم به یکی از مصادیق چسبیدن به گذشته اشاره کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

شکر بیکران بابت سال 93

خداوند کریم را شاکرم که سال 93 نیز با همه فراز و نشیب هایش به خیر و نیکی گذشت.

در این سال با نتورک مارکتینگ شرکت نیوشانیک آشنا شدم و در جمع همکاران آنجا دوستان بسیار خوبی یافتم. خدا را شکر.

ابتدای سال 93 در ایام تعطیلات عید در حالی که داشتم مطلبی را برای یکی از بستگان توضیح می دادم، یکی دیگر از اقوام گفت آیا این مطلب را از دبی فورد نقل می کنی؟ گفتم نه. او را نمی شناسم. کتاب نیمه تاریک وجود را به من معرفی کرد و همان روز فایل های صوتی آن را دانلود کرده شروع به گوش دادن کردم.

بعد از مدتی آن کتاب را خریداری کرده مطالعه کردم.

ـــــــــــــــــــــــ

در یکی از جلسات شرکت نیوشانیک، مجید رضایی عزیز کتاب تئوری انتخاب نوشته ویلیام گلسر (ترجمه علی صاحبی، نماینده رسمی ویلیام گلسر در ایران) را معرفی کرد. آن را هم مطالعه کردم. فوق العاده بود.

وقتی این کتاب را خواندم، با خود گفتم کاش بتوانم از این کتاب به تعداد زیاد خریداری کرده به همه دوستان هدیه دهم. اما شما منتظر آن روز نمانید. خودتان کتاب را تهیه کنید و بخوانید  اگر این کار را بکنید، اذعان خواهید کرد که این کتاب، یکی از بهترین هدیه هایی بوده است که به خود داده اید.

ـــــــــــــــــــــــ

کتاب دیگری از دبی فورد: چرا آدم های خوب کارهای بد می کنند. این کتاب هم از توشه های سال 93 برای من شد.

دبی فورد، انسان بی نظیری است. تا اعماق وجود انسان را کاویده است. توصیه بنده این است که همه کتاب های این نویسنده را بخوانید. 

ـــــــــــــــــــــــ

و در آخر، کتاب جهان هولوگرافیک. این کتاب را نه می گویم بخوانید نه می گویم نخوانید. اگر روزی تان باشد، خودتان به سوی آن جذب خواهید شد و آن را مطالعه خواهید کرد.

کتاب جهان هولوگرافیک کتاب سنگینی است. نه از نظر متن. بلکه از این نظر که با باورهای مألوف ما فاصله زیادی دارد. در همه چند سال اخیر، این کتاب جزو کتاب های بسیار بسیار فوق العاده و حیرت انگیز برای من بوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

نکته ای در باره حجاب

مطمئنا بسیاری از مردم، بیش از نود درصد ایشان، از این منظر به موضوع حجاب در جامعه ایران نگاه نکرده اند.

پس از انقلاب، در طول این 36 سال، تقریبا همه کسانی که وارد این موضوع شده اند، از این دیدگاه به پوشش بانوان نگریسته اند که از منظر فقهی در این زمینه مکلفیم به گونه ای خاص عمل کنیم و هر آن کس که به شکل دیگری عمل کند، بی حجاب یا بد حجاب است. تقریبا می توان گفت غیر از این دیدگاه، هیچ دیدگاه دیگری عرض اندام نکرده است. البته بر صاحب نظران روشن است که همه کسانی که سنگ احکام فقهی را در این زمینه به سینه می زنند، صرفا دغدغه احکام شرعی را ندارند. بلکه در این موضوع به خصوص، بحث باورهای عرفی و غیرت مردسالارانه در جوامعی مثل ایران، غلبه دارد. اگر کسی بخواهد خود را مورد کنکاش دقیق قرار دهد کافی است با خود فرض کند که از امروز نداشتن حجاب از نظر شرعی مجاز است. آیا حاضر است بدون احساس ناخوشایند روش خود را تغییر دهد یا نه؟ اگر نمی تواند باید بداند که حجاب برای او عادت شده است نه امتثال فرمان الهی.

امروز وارد بحث شرعی حجاب نمی شوم. بلکه نظر شما را به منظری دیگر جلب می کنم.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

ایده آلیست یا کمال گرا، به بدترین وضعیت ممکن می رسد!

این یک موضوع مفصل است. اکنون آن را از یک جنبه مورد اشاره قرار می دهم. به این چند مثال خوب دقت کنید:

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

یک خواب عجیب

دیشب خواب عجیبی دیدم. آن را اینجا نقل می کنم. شرح و بسطش بماند برای بعد.

خواب دیدم روزنامه کیهان یک صفحه از یک شماره روزنامه کیهان متعلق به 35 سال پیش را تجدید چاپ کرده بود و آن را به قیمت هزار تومان می فروخت.

من یک برگ آن را خریدم. مطلب جالبی نظرم را جلب کرد. آن مطلب این بود:

عقیده، یک قاب (فریم یا قالب) مقدس است که آن را برمی گزینیم تا بتوانیم درون آن به گناه بپردازیم!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

پیاده روی به سوی حرم

با کمال تاسف چند سالی است که ظواهر امور دینی و برخی از مستحبات (که امروز شاید حتی از منظر الهی مستحب هم نباشند) چنان ارج و قرب پیدا کرده اند که صحبت در مورد آن دشوار شده است. گوئی هاله ای از تقدس به دور آن کشیده شده است و افراد جرأت نمی کنند این گونه اعمال را در بوته نقد بگذارند.

یکی از این اعمال پیاده روی به سوی حرم ائمه است و یکی دیگر اعتکاف. در این مقال قصد دارم در مورد پیاده روی صحبت کنم.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

تخم عفریت

فیلم تخیلی ولی واقعی. انسان عفریت می شود یا زامبی!

سال ها پیش وقتی فیلم های تخیلی را می دیدم که در آن ها یک موجود وحشتناک در بدن یک انسان تخم گذاری می کند و سپس این تخم ها به هیولائی تبدیل می شوند، با خود می گفتم این فیلم ها صددرصد تخیلی هستند و ارزش دیدن ندارند. همچنین بازی های کامپیوتری یا فیلم های سینمایی که زامبی ها را به تصویر می کشد. (زامبی موجود شبه انسانی است که از خصوصیات مثبت انسانی تهی شده و به دنبال این است که انسان های سالم را هم مانند خود بیمار کند. با هر کس تماس برقرار کند او هم زامبی می شود).

امروزه نظرم در این رابطه تغییر کرده است. گرچه این فیلم ها تخیلی هستند با یک نگاه موشکافانه باید گفت کاملا و صددرصد واقعی اند. همان اندازه واقعی که داستان سیمرغ عطار واقعی است و نیز داستان رستم و سهراب فردوسی. همه این ها از یک منظر، کاملا واقعی هستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

فعالیت گروه‌های سیار امر به معروف و نهی از منکر/ موتورسواران برمی‌گردند

عصر ایران در خبری اعلام کرد:

...

محتشم در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان این که این گروه‌های سیار امر به معروف و نهی از منکر متشکل از اقشار مختلف و علاقه‌مند هستند که امر به معروف و نهی از منکر را در اصلاح امور موثر می‌دانند، افزود : این گروه‌ها با ساماندهی انصار حزب‌الله فعالیت می‌کنند.

...

وارد اصل خبر نمی شوم و تنها آن را بهانه ای قرار می دهم برای بیان یک مطلب بسیار ساده که متاسفانه برخی از برادران ما از درک آن ناتوانند یا خود را به ناتوانی می زنند.

همه اعمال ظاهری شخص، از یک مجموعه باور درونی و یک ساختمان روانی نشأت می گیرد. وقتی که عملی از شخص سر می زند که ما آن را نامطلوب می دانیم، صرف این که به شخص «تذکر لسانی» داده شود که این عمل را انجام نده کافی نیست. بلکه باید به سراغ ریشه های روانی این عمل رفت و با آن ریشه ها برخورد کرد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

روش جهادی

روش جهادی آن نیست که نسبت به مخالفین و دشمنان خود خشونت بورزی و هیچ انعطافی نشان ندهی.

روش جهادی آن نیست که کینه های دیرین را در ذهن خود زنده نگه داری و به دنبال فرصت برای کوبیدن حریف باشی.

روش جهادی و زندگی جهادی آن است که هرگز و تحت هیچ شرایطی از مخفی کاری برای رسیدن به هدفت استفاده نکنی. بلکه هر هدفی برای خود در نظر گرفتی، با روش های انسانی آن را پیگیری کنی و اگر کسانی سد راه تو شدند، در دفاع از هدفت، قد علم کنی و به کنج مخفی کاری نخزی. از روش پیچاندن یا دور زدن حریف استفاده نکنی.

زندگی جهادی، یعنی زندگی بدون ریا، بدون رشوه، بدون رانت، بدون شنود، بدون سیاست ورزی های مزورانه و شیطانی.

زندگی جهادی یعنی زندگی در شفافیت و تمامیت. 

(تمامیت یعنی یکپارچگی، یگانگی، Integrity)

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

شجاعت

مهم نیست که سخن طرف مقابل تو تا چه اندازه حکیمانه باشد و باچه شور و حرارتی بیان شود. مهم آن است که آیا تو شجاعت خطر کردن داری یانه؟

آیا شجاعت بیرون زدن از منطقه امن عادت هایت را داری یا نه؟

آیا می توانی دل به دریا بزنی و با ناشناخته مواجه شوی؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

آلیس در سرزمین عجایب

آلیس در سرزمین عجایب

مدتی بود که دخترم اصرار می کرد که فیلم کارتون آلیس در سرزمین عجایب و چند فیلم دیگر را ببینم اما فرصت نمی شد. دیشب فرصتی دست داد که «آلیس در سرزمین عجایب» محصول سال 2010 کمپانی والت دیسنی را ببینم. فیلم بسیار زیبا و قابل توصیه ای است. از نظر بنده، فیلم زیبا و قابل توصیه، فیلمی است که با یک بار دیدن، همهء حرف هایی را که می خواسته است بگوید، درنیابید و اگر برای بار دوم یا سوم فیلم را مشاهده کردید نکات تازه ای برایتان داشته باشد. همچنین فیلمی را قابل توصیه می دانم که شما را به فکر فرو برد و مشوق شما باشد برای پرسش و تحقیق و مطالعه. نه این که فقط جنبهء سرگرمی و خواب کردن داشته باشد. به عنوان مثال، بنده، با مشاهده سریال لاست تشویق شدم که کتاب های «برادران کارامازوف» و «مسیح باز مصلوب» را مطالعه کنم و در بارهء بعضی از پلان های آن با دوستان به مباحثه بپردازم. فیلم آلیس در سرزمین عجایب نیز از این دست فیلم هاست. به نکات فنی و جلوه های ویژه و انیمیشنی که در ساخت آن استفاده شده است اشاره ای نمی کنم. بلکه به جهاتی اشاره می کنم که در داستان فیلم گنجانده شده است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

راه دشوار تفاهم جوانان و روحانیون

چه موانعی بر سر راه تفاهم میان نسل جوان و روحانیون به عنوان متولیان تبلیغ دین وجود دارد؟ در مطلب حاضر به طور خلاصه به نکاتی اشاره خواهم کرد که می تواند برخی از علل دوری نسل جوان و دانش آموختگان حوزه های علمیه را بیان کند. در ابتدا و قبل از ورود به بحث اصلی باید توجه داشت که تفاهم، امری دو طرفه است و نمی توان موانع تفاهم را تنها به یک طرف بحث نسبت داد. نمی توان گفت روحانیون باید چنین و چنان کنند اما در مورد وظایف مخاطبین سکوت کرد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

در بارهء هسته های خرما!

به دنبال درج مطلب «هستهء خرما را پرت نکن» برخی دوستان در باره تأثیر عملی این دیدگاه سوال پرسیده بودند که به اختصار نکاتی در ادامه می آید.

این توصیه، در همان راستایی است که مقالهء «زندگی پانتوگرافیک» آن را بیان کرده است. آنجا گفتیم که با انجام هر عملی، صرف نظر از نتیجهء بیرونی، یک نتیجهء دورنی نیز حاصل می گردد. یعنی ما، همزمان با ساختن یا خراب کردن دنیای بیرون، در حال ساختن دورن هستیم. در حال ساختن خودمان هستیم. و چیزی که دستاورد واقعی حیات ماست و آن را با خود به سرای باقی می بریم، همین خودمان است که آن را به دست خودمان ساخته ایم. مقالهء «جهنم، تالار آیینه» نیز در پی بیان این مطلب است که ما بعد از مردن مهمان خودمان هستیم.

حال با این مقدمه، باید گفت نتیجهء عملی مقالهء «هستهء خرما را پرت نکن» این نیست که ما مواد زائد را نزد خود نگه داریم. حتی ما را ملزم نمی کند که برای بازیافت یا استفادهء بهینه از این مواد اقدام کنیم. گرچه به لحاظ خیرخواهی جمعی، این کار، سازنده است اما مقاله الزام آن را بیان نمی کند. بلکه خواهان آن است که ما، در لحظهء مواجه شدن با مواد زائد، وضع روحی خود را مد نظر قرار دهیم. آیا ما مثل پادشاهان، چیزی را به دور می افکنیم و شأن خود را منزه از آن می دانیم که آن چیز در نزدیکی ما باشد یا آن که مثل صالحین، آن شیء زاید را بخشی جدا نشدنی از خلقت می دانیم و بدون آن که به خاطر بودن و حضور آن، از خدا و خلقت ناراضی باشیم، آن را به نیکوترین وجه، به سوی مقصد بازیافتش رهسپار می کنیم؟

مهم، وضع روحی ما در آن لحظه است. حضور آگاهانه در آن لحظه. مراقبه. بودن در لحظه حال.

حتی اگر برای روشن کردن سیگار خود کبریت می زنیم، در آن لحظه متوجه باشیم که این چوب کبریت کوچک، اینجا به کار من آمد. در همان لحظه و به قدر و اندازهء خودش از او قدردان باشم. پس از آن که سیگارم را روشن کردم آن چوب کبریت را در نزد خود نگه نمی دارم. اما به دیدهء حقارت هم به آن نگاه نمی کنم.

این مطلب فقط در مورد مواد زائد نیست. یک فرد مراقب، حتی اگر خشمگین باشد هیچگاه درِ اتاق یا خودرو را با غیظ و غضب به هم نمی کوبد. پس از مطالعه، کتاب را بر روی زمین رها نمی کند. اسکناس را به صورت مچاله در جیبش قرار نمی دهد و ...

مهم، نگاه ماست به آن شیء. این نگاه است که مرا می سازد و من تا ابد مهمان نگاه های خود خواهم بود.

البته کسی که واجد چنین نگاهی باشد، عملا در مواجهه با مواد زائد، سازنده ترین راه را پیدا خواهد کرد که نفع آن برای جامعهء بشری بیشتر و ضرر آن کمتر باشد. تاکید می کنم که نفع آن برای «جامعهء بشری» و نه فقط برای من. چرا که اگر «نفع من» مطرح شد باز پای منفعت طلبی در میان می آید و تقسیم جهان به جزیره ها و ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

هسته خرما را پرت نکن!

پس آن که خرما را خوردی، با هستهء آن چه می کنی؟ پس از خوردن هندوانه یا پرتقال یا امثال آن، با پوسته و هستهء آن چه می کنی؟ پس از مصرف کردن غذا درون ظروف یکبار مصرف، با ظرف خالی چه می کنی؟ با لاستیک فرسوده خوردو؟ با پاکت و کارتن مصرف شده؟

چرا این سوال را می پرسم؟ آیا می خواهم وارد یک بحث زیست محیطی شوم؟ نه. گرچه این بحث جنبه زیست محیطی هم دارد ولی بنده فعلا به جنبه توحیدی آن توجه دارم.

در روایتی از امام صادق (ع) یکی از مصادیق اسراف، پرت کردن هسته های خرما عنوان شده است. از سال ها پیش گمان می کردم در این موضوع جنبه اقتصادی مد نظر بوده است. اما اکنون بر این باور هستم که اگر حتی در جائی زندگی می کنیم که هسته خرما، هیچ جنبهء اقتصادی مفیدی ندارد، باز هم نباید با آن بی احترامی کرده آن را به دور افکنیم.

به همین ترتیب در مورد سایر مواردی که مثال زدم و شما نیز می توانید مثال بزنید. به طور کلی با آشغال و زباله، بی حرمتی نکنیم و آن را ناچیز به حساب نیاوریم. چرا؟ برای دانستن چرای مطلب، به ادامه مطلب توجه کنید:◄◄

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور

اگر بفهمی که اشتباه می کردی چه؟

چندی پیش دوست عزیزی از من راهنمائی و اظهار نظر خواست. بنده مطالب زیادی برای گفتن به او داشتم اما به گفتن کلیاتی اندک اکتفا کردم.

به این دلیل که می دانستم ایشان عمری را با عقایدی به سر برده است و اگر اکنون من به او بگویم باید یک تجدید نظر ریشه ای در کل گذشته ات بکنی این شجاعت را ندارد.

همه ما این گونه ایم. در اوان جوانی چیزی را برای خود به عنوان مجموعه عقاید اختیار می کنیم و به همان می چسبیم و تا آخر عمر همان مسیر را ادامه می دهیم.اگر هم از کسی مشورت یا راهنمایی بخواهیم به سراغ کسانی می رویم که در جزئیات مسیر، ما را راهنمائی کنند و نه این که از ما بخواهند که کلا مسیرمان را عوض کنیم.

مثلا اگر قصد کشتن کسی را داشته باشیم با کسانی مشورت می کنیم که به ما بگویند از چه وسیله ای استفاده کنیم تا راحتتر به مقصود خود برسیم نه با کسی که ما را به صلح و دستی دعوت می کند و می گوید اصلا فکر کشتن دیگران را از سرت بیرون کن.

اما زود باشد که ما با اجبار فرشته مرگ، با حقایق عالم مواجه شویم. آن روز همه اشتباهات ما که در دوران حیات از پذیرش آن سر باز زده بودیم برای ما زهر و آتش خواهد شد.

کسانی آن روز در امان خواهند بود که قبل از مردن و قبل از آن که به اجبار ملزم به پذیرش حقایق عالم شوند، خود، آمادگی تجدید نظر اساسی در کل زندگی خویش را داشته باشند. این حرف به معنای آن نیست که شخص هر روز نظرات تازه ای اختیار کند و متلون باشد. بلکه به معنای آن است که «آمادگی» از خود گذشتگی را داشته باشد. بتواند از افکار و نظرات خود بگذرد و بدون حجاب خود خواهی به عالم و آنچه در آن است بنگرد.

شخص باید این آمادگی را داشته باشد که در هر سن و سالی که باشد بر کل گذشته خود خط بطلان بکشد و شجاعانه اعلام کند که تا امروز اشتباه می کردم. اکنون از نو شروع می کنم. بسیاری از ما این آمادگی را نداریم. حتی فکر هم به آن نمی کنیم. ما همواره به دنبال اصلاح جزئیات مسیر هستیم نه خروج از مسیر فعلی و ورود به یک مسیر کاملا جدید.

آن شجاعت آسمانی که جلال الدین محمد مولوی به خرج داد و پس از ملاقات با شمس حاضر شد با گذشته خود وداع کند و راه تازه ای در پیش گیرد در ما نیست. پس آماده باشیم برای مواجه شدن با آتش. آتش درک حقایقی که آنها را دروغ می پنداشتیم و مسیر زندگی خود را بر خلاف آن تنظیم کرده بودیم.

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کامران کمیلی پور